ے رحمے بزرگے است
که روزگار
اجازه دوست داشتن
و خواستن کسے را به ما بدهد
اما اجازه
ے رحمے بزرگے است
دلگیرم
از دنیآ و روزگآرش
از بی کسی هآ و سکوت هآ!
این منم که اینگونه خسته ام
منی که همیشه خوب بودم و خندآن
منی که خنده هآیم مثآلی بود به مثآل ضرب المثل!
نمی توآنی بفهمی و البته عجیب هم نیست برآیم!
چون “تـو”، “من” نیستی!
پس لطفا قضآوتم نکن…جآی آن
دعآیم کن…
روزگـار لَعنتــی …
هـــَـــــــــر سـازی کِـه زدی رَقصیـدمـ.
بـی اِنصـاف یکبــار هَـم تـو بِـه سـاز مَـن بـِــرقــص ؛
ببیــــــــن …
دِلــمـ چـِـه ” شـــــــــــوری ” میـزَنـد …؟!
آدم ها یا به عشقشان می رسند یا نمی رسند
می دانی چه می گویم ؟
خواهم گفت : آدم ها به لیاقتشان می رسند
و این برای تو بهتر است
چون به لیاقتت رسیدی!
من نیز به لیاقتم خواهم رسید.